روانشناسی طبق تعریف، مطالعه ذهن و رفتار گروهی از افراد است. بنابراین منطقی است که اصول روانشناسی را می توان در بسیاری از زمینه ها از جمله عکاسی استفاده کرد: قدردانی از نیازها، خواسته ها و اقدامات مشتریان شما مطمئناً می تواند به شما کمک کند تا کسب و کار خود را سودآورتر کنید.
وارد سر آنها شوید
“یک مشکل اساسی ما این است که زندگی را از طریق لنزهای خودمان تجربه می کنیم. ما مشکلات را از منظر خود می بینیم، و بنابراین به عنوان عکاس، می دانیم که عکاسی چگونه است . ما می دانیم چه چیزهایی را ارائه می دهیم و می دانیم چه نوع تجربه ای می توانیم به مردم بدهیم، بنابراین وقتی خودمان را بازاریابی می کنیم، تمایل داریم در مورد چیزهایی که فکر می کنیم مهم هستند صحبت کنیم: خاطره سازی، ثبت آن خاطرات، داشتن آثار ملموس و ماندگار. و محصولاتی که ما را خوشحال میکنند و غیره. ما میدانیم که این چیزها بیشترین لذت را برای مشتریان به ارمغان میآورد، بنابراین در وبسایتهایمان در مورد آنها صحبت میکنیم، و سپس در مورد سبک خود و اینکه چگونه میتوانیم این لحظات را ثبت کنیم، صحبت میکنیم. چگونه در آن سفر نقش ایفا می کنیم.”
در حالی که این چیزها مهم هستند، او هشدار می دهد که فقط از آن دیدگاه استفاده نکنید. هنگامی که او با یک عکاس به صورت انفرادی مشورت می کند، یک سوال کلیدی می پرسد: ” اگر این تجربه برای مشتری شما عالی بود ، چگونه پیش می رفت؟” عکاس عروسی خوب از دریافت پاسخهایی مانند «من فوراً پاسخ میدهم و در کمد لباسشان به آنها کمک میکنم و جلسه را سرگرمکننده میکنم» تعجب نمیکند. او خاطرنشان می کند که مشکل این است که از هر ده بار 9 بار، عکاس توصیف می کند که جلسه عالی برای آنهاست ، نه جلسه عالی برای مشتری.
این برای مشتری کاملاً متفاوت است. به عنوان یک مشتری، شاید جلسه کاملاً عالی این باشد که نوزاد آن روز صبح به اندازه کافی چرت بزند. شگفت انگیزترین کمد لباس در کمد مامان ظاهر می شود. عکاس بدون توجه به رفتار کودک به گرمی و مثبت واکنش نشان میدهد
دیدن این زاویه کلید موفقیت در بازاریابی است. “شما می توانید محصول عالی را در تمام روز توصیف کنید، اما ممکن است واقعاً این چیزی نباشد که مشتری را از استخدام شما باز دارد. ما در آتلیه عکاسی روبان برای انجام خدمات آتلیه عکاسی در اصفهان و خدمات آتلیه عکاسی عروس در اصفهان تماما عکاسی هارا بر اساس فکر مشتری انجام میدهیم.
کفش هایشان را بپوشند
بیایید با آن روبرو شویم – عکاسان تحت فشار دائمی هستند. گاهی اوقات، تمرکز شما در طول یک جلسه یا رویداد به سمت نورپردازی، یا به دست آوردن طبیعی ترین لبخندها، یا تنظیم ژست ایده آل است. به خاطر سپردن آنچه مشتریان شما می خواهند و نیاز دارند ممکن است سخت باشد، بنابراین چگونه هنگام راه اندازی یک کمپین بازاریابی یا تبلیغات جدید با آن ارتباط برقرار می کنید؟
عکاس عروسی خوب دوست دارد از اصطلاح “بازاریابی همدلانه” برای توصیف اینکه چگونه یک کسب و کار می تواند خود را به جای مشتریانش بگذارد تا آنچه برای آنها مهم است استفاده کند. او میگوید: «بخش بد این است که در روانشناسی چیزی به نام «نفرین دانش» وجود دارد. هنگامی که شما چیزی را می دانید، غیرممکن است که آن را ندانید. بنابراین، درک اینکه چه احساسی دارد کسی که آن را نمیداند نیز غیرممکن است.»
برای مبارزه با این پدیده، عکاس عروسی خوب به عکاسان پیشنهاد میکند که یک تمرین تجاری بسیار ساده را انجام دهند: به طور منظم عکس بگیرید. “دقیقه ای که تبدیل به فردی در آن سوی دوربین می شوید، شگفت انگیز است که چگونه ذهن شما تغییر می کند و با چه سرعتی شروع به انجام تمام کارهایی می کنید که وقتی مشتریان آنها را برای شما انجام می دهند آزارتان می دهد!” این فعالیت به عکاسان درک بهتری از اینکه چرا مشتریان مانند آنها فکر می کنند (و رفتار می کنند) می دهد.
از کلمات درست استفاده کنید
بسیاری از مشاغل جدید از وب سایت یک عکاس می آید. بنابراین شما باید از همان لحظه اول شروع به صحبت به زبان مشتری کنید . من با افراد زیادی روی صیقل دادن و نوشتن درباره صفحات کار کردهام، و متوجه شدم که صفحه کامل درباره درباره را نمیتوان به راحتی به یک الگوی plug-and-play تبدیل کرد. مؤثرترین صفحات درباره ارزشهای اصلی و نگرانیهای مشتریان هدف شما را بررسی میکنند، و سپس برای برجسته کردن جنبههایی از خودتان نوشته میشوند که نشان میدهد چگونه شخصاً با این نگرانیها ارتباط دارید یا داستانی را بیان میکند که باعث میشود خواننده شما را درک کند. در حل یک مشکل خاص خوب هستند.
اگر می دانید که مشتری هدف شما واقعاً نگران رفتار فرزندش است، برای مثال، و شما از آن دسته افرادی هستید که طبیعتاً با بچه ها خوب است، بهتر است داستانی تعریف کنید که به خواننده بفهماند به جای اینکه فقط بگویید: “من با بچه ها خوب هستم!”
میتوانید داستان کوتاهی در مورد نحوه رفتار یک کودک در یک جلسه خاص و کارهایی که برای آرام کردن او انجام دادید بگویید، و سپس چیزی مانند این را ذکر کنید: «این برای من طبیعی است. من بچهها را دوست دارم، بچهها من را دوست دارند، و من همیشه این کار را انجام میدهم، حتی در یک روز عادی که با اتوبوس به سوپرمارکت میروم و بچهها میخواهند کنار من بنشینند و در مورد چیزی که از پنجره میبینند صحبت کنند.» جنیکا توضیح می دهد. به یاد داشته باشید: وقتی در مورد خود می نویسید، فکر نکنید که “چه چیزی برای من مهم است؟” یا “چه چیزی به من به عنوان یک هنرمند الهام می بخشد؟” اما در عوض، به مهارت هایی فکر کنید که برای مشتری مهم هستند.
به فکر خودت هم باش!
یک رقص باید بین شما و مشتریانتان اتفاق بیفتد. شما باید برای مشکلات آنها راه حلی ارائه دهید، اما همچنین باید از جایی که احساس الهام می کنید بیایید.» او توضیح می دهد. “اگر تمام چیزی که روی آن تمرکز می کنید این است که بیشترین فروش را داشته باشد، به راحتی می توانید از هدایای اصلی خود دور شوید.”
عکاس عروسی خوب با عکاسان زیادی ملاقات می کند که فکر می کنند بازاری برای خلاقیت آنها وجود ندارد و به جای آن تصمیم می گیرند به سمت جریان اصلی بروند. اما، او هشدار می دهد، “شما هم باید به خودتان غذا بدهید. شما می توانید یک بازار ایجاد کنید ! شما می توانید پیشگام یک جایگاه خاص باشید.” عکاس عروسی خوب بر این باور است که درخشندگی در این آگاهی وجود دارد. شما نیازی ندارید که همه شما را دوست داشته باشند یا همه بخواهند شما را استخدام کنند. تنها چیزی که شما نیاز دارید این است که تعداد انگشت شماری از افرادی که به وب سایت ها نگاه می کنند، بگویند: “اوه خدای من. چگونه می توانم کسی را پیدا کنم که مرا جذب کند؟ و سپس وب سایت شما با آنها صحبت می کند.”
در حال حاضر آغاز شده است
بهترین توصیه این است که به طور منظم با مشتریان صحبت کنید، آنچه را که آنلاین می نویسند بخوانید و بعد از فیلمبرداری با آنها پیگیری کنید . یکی از بزرگترین نگرانیهایی که او هنگام مشاوره در مورد صحبت کردن با مشتریان دارد این است که عکاسان آن را در پشت مشعل قرار دهند. او با خنده میگوید: «بسیاری از مردم سرشان را تکان میدهند و فکر میکنند این ایده خوبی است، اما در فهرستی از کارهایی که 90 مورد دارد، قرار میگیرد.
هرچه مشتری خود را بیشتر درک کنید ، زمان کمتری را باید صرف تمام کارهایی کنید که به نظر میرسد برای همیشه طول بکشد و فقط فهرست را به هم میریزد – آگهیهای بازاریابی، رسانههای اجتماعی ، پستهای وبلاگ ، صفحات درباره، و موارد دیگر. . “دانستن اینکه مشتری شما چگونه فکر می کند و دانستن اینکه چگونه مستقیماً با آنها صحبت کنید، در واقع بسیاری از کارهای انجام شده را سریعتر از بین می برد.”